hot page

ساخت وبلاگ
تاريخ : جمعه 26 / 4 / 1394 | نویسنده : نازنین بازدید : مرتبه 10اسفند92 فهمیدم که یه کوچولوی ناز خدا بهمون هدیه داده به منو بابا یی جونت عزیز دلم. وقتی که فهمیدم باردارم خیلی خوشحال شدم طوری که تو پوست خودم نمی گنجیدم ولی یه ترس کوچیکی توی قلبم بود.. میترسیدم هنوز آمادگیه به دنیا آوردن و بزرگ hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6nazaninpaykeh1 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 21:41

تاريخ : جمعه 26 / 4 / 1394 | نویسنده : نازنین بازدید : مرتبه 10اسفند92 فهمیدم که یه کوچولوی ناز خدا بهمون هدیه داده به منو بابا یی جونت عزیز دلم. وقتی که فهمیدم باردارم خیلی خوشحال شدم طوری که تو پوست خودم نمی گنجیدم ولی یه ترس کوچیکی توی قلبم بود.. میترسیدم هنوز آمادگیه به دنیا آوردن و بزرگ کردن یه موجود زنده رو نداشته باشم. تصمیم گرفتن واسه بچه دار شدن راحته اما وقتی تو موقعیتش قرار میگیری تازه میفهمی چه راه طولانی در پیش داری عزیزم. پدرت وقتی فهمید که قراره به دنیا بیای اول خیلی جا خورد چون اونم مثل من یکم نگران بود ولی یه خوشحالی تو چهره ش موج میزد که به من امید می داد. حالا بعد از گذشت نه ماه دنیا اومدی الان تقریبا نه ماه از دنیا اومدنت میگذره. هر چند اوایل خیلی سخت بود ولی الان هر چه قدر که میگذره عشق مادراته من به تو بیشتر و بیشتر میشه. فرزندم تو تکه ای از وجود منی که من تورو با تمام وجود میپرستم . شاید بعضی اوقات کلافه شدم یا عصبانی شدم. ولی قول میدم که خودمو کنترل کنم عزیز دلم. با تمام وجود دوست دارم توجه                                                                   hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : عکس های بدون شرح,عکس های بدون شرح خنده دار,عکس های بدون شرح جالب, نویسنده : 6nazaninpaykeh1 بازدید : 19 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 8:50

تاريخ : جمعه 26 / 4 / 1394 | نویسنده : نازنین بازدید : مرتبه 10اسفند92 فهمیدم که یه کوچولوی ناز خدا بهمون هدیه داده به منو بابا یی جونت عزیز دلم. وقتی که فهمیدم باردارم خیلی خوشحال شدم طوری که تو پوست خودم نمی گنجیدم ولی یه ترس کوچیکی توی قلبم بود.. میترسیدم هنوز آمادگیه به دنیا آوردن و بزرگ کردن یه موجود زنده رو نداشته باشم. تصمیم گرفتن واسه بچه دار شدن راحته اما وقتی تو موقعیتش قرار میگیری تازه میفهمی چه راه طولانی در پیش داری عزیزم. پدرت وقتی فهمید که قراره به دنیا بیای اول خیلی جا خورد چون اونم مثل من یکم نگران بود ولی یه خوشحالی تو چهره ش موج میزد که به من امید می داد. حالا بعد از گذشت نه ماه دنیا اومدی الان تقریبا نه ماه از دنیا اومدنت میگذره. هر چند اوایل خیلی سخت بود ولی الان هر چه قدر که میگذره عشق مادراته من به تو بیشتر و بیشتر میشه. فرزندم تو تکه ای از وجود منی که من تورو با تمام وجود میپرستم . شاید بعضی اوقات کلافه شدم یا عصبانی شدم. ولی قول میدم که خودمو کنترل کنم عزیز دلم. با تمام وجود دوست دارم توجه                                                                   hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : سفر به کرمانشاه,سفر به کرمانشاه و کردستان,سفر به کرمانشاه در نوروز, نویسنده : 6nazaninpaykeh1 بازدید : 12 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 8:49

تاريخ : جمعه 26 / 4 / 1394 | نویسنده : نازنین بازدید : مرتبه 10اسفند92 فهمیدم که یه کوچولوی ناز خدا بهمون هدیه داده به منو بابا یی جونت عزیز دلم. وقتی که فهمیدم باردارم خیلی خوشحال شدم طوری که تو پوست خودم نمی گنجیدم ولی یه ترس کوچیکی توی قلبم بود.. میترسیدم هنوز آمادگیه به دنیا آوردن و بزرگ کردن یه موجود زنده رو نداشته باشم. تصمیم گرفتن واسه بچه دار شدن راحته اما وقتی تو موقعیتش قرار میگیری تازه میفهمی چه راه طولانی در پیش داری عزیزم. پدرت وقتی فهمید که قراره به دنیا بیای اول خیلی جا خورد چون اونم مثل من یکم نگران بود ولی یه خوشحالی تو چهره ش موج میزد که به من امید می داد. حالا بعد از گذشت نه ماه دنیا اومدی الان تقریبا نه ماه از دنیا اومدنت میگذره. هر چند اوایل خیلی سخت بود ولی الان هر چه قدر که میگذره عشق مادراته من به تو بیشتر و بیشتر میشه. فرزندم تو تکه ای از وجود منی که من تورو با تمام وجود میپرستم . شاید بعضی اوقات کلافه شدم یا عصبانی شدم. ولی قول میدم که خودمو کنترل کنم عزیز دلم. با تمام وجود دوست دارم توجه                                                                   hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : تولد یک سالگی,تولد یک سالگی مبارک,تولد یک سالگی پسرم, نویسنده : 6nazaninpaykeh1 بازدید : 11 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 8:49